سلام . آقا عجب روز قشنگیه ولی از پشت پنجره . باور کنین یا نکنین ، در دوم خونه " از داخل " برفک زده . هواشناسی اعلام کرده که دمای هوای ویندزور ۹ درجه زیر صفره ولی ۲۰ درجه منفی احساس میشه . میدونستین توی کانادا چون باد بدی میاد هوا همیشه سردتر از درجه واقعی خودش حس میشه؟ در نتیجه هواشناسی همیشه دو دما برای هوا اعلام میکنه . یکی دمای واقعی و یکی بعد از خرابکاری باد . دیروز بدنه  سرویس مدرسه دخترم از بیرون برفک داشت . برفی نیومده بود ها ولی بدنه خودش مثل جایخی یخچال برفک زده بود .

حالا ماجرا انقدر هم کابوس نبود البته .

       ایران که بودیم من حدود ده سال بچه هامو میبردم مدرسه و میاوردم . هم به نظرم توی هزینه سرویس صرفه جویی میشد و هم راستش از سرویس مدرسه میترسیدم . خوب آره راست میگین : من زیادی ترسو هستم . چکار کنم ؟ همینم دیگه . هرچی خبر از تصادف و حادثه در راه مدرسه میشنفتم توی این تصمیم راسخ تر میشدم . دیگه عادتم شده بود که صبح با بچه هام شال و کلاه کنم و یا علی مدد . گاهی مدرسه دور بود ( از تجریش به سهروردی و ترافیک صبح اتوبان مدرس و .... ) گاهی هم نزدیک .

    به هر حال میخوام بگم اینجا خلاص شدم . چون اولا هنوز گواهینامه ندارم (تنها جایی که ذوق میکنم از بی گواهینامه گی . به به به ) ثانیا مدرسه خودش سرویس مجانی داره (بازم به به به ) ثالثا این ملت توی خیابون از ۴۰ کیلومتر بالاتر سرعت ندارن . باورتون میشه ؟ نمیدونم چرا طفلکی ها هوششون توی رانندگی کمه . آخه نه بلدن لایی بکشن . نه بلدن سبقت بیجا بگیرن . نه بوق میزنن و نه فحش میدن . مدام مثل بچه کوچولوها راهنما میزنن و....... آخه این هم شد رانندگی ؟ خیلی کم هوشن والله . آدم عاقل باید تا میتونه بوق بزنه . اگه شد سرش رو از پنجره در بیاره و فحش بده . باید برای سبقت گرفتن صبر کنه تا ماشین پشتی رسید به ۱۰ متری  ، بدون راهنما یه دفعه لایی بکشه و بره تو خط اون . اگه هم ماشین دیگه ای خواست سبقت بگیره مگه خل باشه که بهش راه بده .

    راه گرفتن هنر میخواد آقا . شوخی که نیست . هرکی بیشتر راه بگیره یعنی ماهر تره . اگه ماشین جلوئی تون سر تقاطع ایستاده و نمیخواد تقاطع رو قفل کنه از مهارتش نیست بابا ، از کم هوشیشه . باید بوق و چراغ بزنین و اگه سر عقل نیومد بد و بیراه بگین که بره جلو . اصلا چراغ زرد یعنی چی ؟ یه دفعه فکر نکنین که معنی اش نزدیک به قرمزه . نه والله نزدیک به سبزه . یعنی گاز بده برو ، بجنب بابا کار دارم .

    خلاصه مردم اینجا همه کم هوشن . این هوش سرشار ایرانی رو ندارن  . دیدین وقتی راه توی اتوبان کرج بنده ، کلی ماشین میکشن توی اون لاین باهوشها ؟ همون اولین لاین سمت راست ؟ یه وقت خیال نکنین اون  لاین مال آمبولانس یا پلیس یا هر ماشین مخصوص دیگه ایه . نه ، مال آدمهای باهوشه  .اینجا از این آدمهای باهوش پیدا نمیشه . انقدر کارهای بدبد توی رانندگی بلدن . مثلا وقتی از دور آمبولانس میبینن یه دفعه عین صف مدرسه میکشن توی خاکی و انقدر وامیستن که آمبولانس رد بشه . وقتی که صف ماشین های عزادار با پرچم مخصوص میبینن  هم همینطور . وقتی یه دوچرخه سوار میبینن به اندازه یه ماشین ازش فاصله میگیرن . قانون دارن که باید در هر حالت از اتوبوس زرد مدرسه ۳۰ متر فاصله داشته باشن معنی داره اصلا ؟ رفتارشون با عابر پیاده که دیگه نگو .یه روز من میخواستم پیاده از یه خیابون رد بشم . هر چی گشتم چراغ عابر پیاده ندیدم . خودم تصمیم گرفتم که  وقتی ماشین نیست رد شم . تا اومدم برم یهو یه ماشین از غیب رسید . مودبانه واستادم که بره . آقا اونم واستاد . اشاره کردم بفرمایین . اونم اشاره کرد نه شما بفرمایین . حالا ۳۰ متر با من فاصله داشت ها . جلوتر نیومد . باز هم علامت دادم که سر جدت بیا برو بابا . بالاخره اسم جد و آباد که اومد یارو آروم آروم اومد و رد شد و یه دستش به فرمون بود و با یه دست هی از من تشکر میکرد .

     آخه آدم به کی بگه اینا کم هوشن ؟ باید گاز میداد و با داد و بیداد و بوق بیابونی منو ۸ متر میپروند عقب و میرفت . یه روز توی میدون تجریش میخواستم از جلوی کفش ملی برم اونور خیابون . تازه یه جراحی سنگین کرده بودم و خیلی آروم راه میرفتم . دو بار سعی کردم از خیابون رد شم . نشد و برگشتم . بهم مهلت نمیدادن که آروم آروم راه برم . منم یه دستم به بخیه هام و یه دستم ساک بود . حتی نمیتونستم با دست التماس کنم که بابا یواش . راه میخوام . خلاصه دست به دامن پلیس همیشه بیکار تجریش شدم . بهش وضعمو گفتم و اونم ماشین هارو نگه داشت و من تونستم رد بشم . برای برگشتن دیگه پلیس هم نبود . مجبور شدم بین تجریش و قدس با اون بخیه ها راه برم و به چراغ قرمز برسم که بتونم رد بشم  . ولی اینجا این ملت عین بچه مثبت های غیر قابل تحمل مدرسه ، مو به مو دستورات کتاب آیین نامه رو رعایت میکنن . بس که بچه ان والله .  وااااااااااای انقده بدم میاد .

    خوب از شوخی گذشته میدونین برای گواهینامه چکار باید بکنین ؟ عین ایران و همه دنیا دو مرحله دارین . اول چشم و آیین نامه و بعد پشت فرمون.  البته مدتی توی شهرین و بعد باید امتحان بزرگراه بدین .همه چی مثل ایران . فقط میخوام اینو بگم که شنیدم که  میتونین بیمه ایران ماشینتون رو ترجمه کنین و بیارین و اینجا ادامه بدین . اگه بیمه ایران رو استفاده نکرده باشین پوئن بیشتری دارین. تحقیق میکنم و بهتون میگم که درست شنیدم یا نه .

    ترجمه بیمه هم مثل باقی ترجمه های رسمی باید مهر  دادگستری داشته باشه . ضمنا اگه گواهینامه اروپا یا دوبی داشته باشین که میتونین اینجا هم تا دو ماه که گواهینامه خودشون رو بگیرین استفاده کنین . مال ایران حتی اگه بین المللی هم داشته باشین به درد نمیخوره . من برای یه سفر خارج که ماشین خودمون رو ترانزیت کرده بودیم و رفتیم ، گواهینامه بین المللی گرفتم ولی اینجا به دردم نخورد . گفتن ایرونیا bad habit دارن . از حسادته به خدا . میترسن که ما باهوشها توی خیابون جولان بدیم و آبروی خودشون بره . چه لووووووس!!