سلام . چون موضوع مهم بود تصمیم گرفتم به جای پی نوشت اون پست کرمهای پشمالو ( Fluffy Caterpillar)  ، اینجا جداگانه بنویسم . این کرم پشمالوی ایرانیه که حتم دارم همه تون بارها دیدین و بعضیها بهش میگن گربۀ نوروزی .لابد چون بهار بیشتر دیده میشن . توی کرج که همیشه میدیدیم ، حالا واسه کرمهای سمی توی گوگل جستجو کنین ببینین چقدر عکس شبیه به این یکی تحویلتون میده . ولی من یادم نمیاد کسی گفته باشه اینها سمی هستن . میخوام بگم حالا همۀ پشمالو ها هم سمی نیستن ولی خوب احتیاط شرط عقله . ما که دیگه اینها رو دست نمیزنیم بابا جان . 

http://photos.v-d-brink.eu/Flora-and-Fauna/Asia/Iran-Elburz-mountains-Western/i-gMh8cTB

    این سایت ده نوع کرم سمی و خطرناک رو به فارسی معرفی کرده . ببینین چه تعدادش براتون آشناست :

http://websavar.ir/fa/news/2942

     به هر حال به نظر من بهتره که آدم اینها رو فقط تماشا کنه و به هیچ عنوان لمسشون نکنه . کار از محکم کاری عیب نمیکنه . 

     خوب میخوام واستون یه ماجرایی که در بارۀ بلیطمون پیش اومد بنویسم . مدتی پیش ما سه تا بلیط از آئروفلوت برای ایران خریدیم که توی مسکو نشست داشت . قرار بود که رفتنی 11 ساعت و برگشتنی 2 ساعت معطلی داشته باشیم . رسید خرید به ای میلمون اومد که به صورت آنلاین تغییراتش ثبت میشد . بعد از چند وقت بهمون زنگ زدن که ما مجبور شدیم روز پرواز شما رو تغییر بدیم لطفاً رسیدتون رو چک کنین . رفتیم دیدیم اهه دو روز جا به جاش کردن یعنی ما برای 21 اکتبر بلیط گرفته بودیم و اینها گذاشتنش 19 اکتبر . گفتیم خوب اشکالی نداره دو روز زودتر به دیدار عزیزان نائل میشیم و خوشحال هم شدیم .

     گذشت تا پریشبها ، من رسید بلیط رو روی دسک تاپ گذاشته بودم که دائم دم دستم باشه و هر وقت انتخاب صندلی باز شد بتونم جای خوبی برای خودمون رزرو کنم . پریشب رفتم ببینم میتونم یا نه که چشمتون روز بد نبینه دیدم ای وای دوباره زمان رو عوض کردن بدون اینکه این دفعه تلفن کنن !! حالا همون 19 اکتبر بلند میشیم ولی با 36 ساعت ! معطلی در فرودگاه مسکو ، روز 23 اکتبر میرسیم تهران !! باورم نمیشد ، فکر میکردم چشمم اشتباه میبینه . صد بار حساب کردم دیدم نه خیر همون 36 ساعته . حالا ساعت یک نیمه شبه و آذین خواب . شادانو صدا کردم و گفتم بیا تو چک کن ببین من درست میبینم ؟ اومد و اونم تأییدش کرد . خلاصه صبر کردیم تا صبح و صبح زود زنگ زدیم به مرکز آئروفلوت توی تورنتو که خیلی دوستانه برخورد و حسابی عذرخواهی کردن ، ولی دیگه بلیطی برای نوزدهم نداشتن که ما رو جا به جا کنن و مجبور شدن بلیط 22 اکتبر به ما بدن ! حالا 22 حرکت میکنیم و مثل بچۀ آدم ده دوازده ساعت توی مسکو معطلی داریم و 23 اکتبر هم میرسیم ایران . فکر کن اگه حواسم نبود و میرفتیم مسکو ، ای خدا حالا باید تو سر خودمون میزدیم که ویزای ترانزیت بگیریم و یک روز و نصفی اونجا بمونیم یا از خیر بلیط بگذریم و یه سفر سریعتر به تهران پیدا کنیم و چقدر ضرر مالی و حرص و جوش . 

      حالا جالبه که بچه ها به آقای شوهر گفته بودن بلیط چند تا کنسرت ایرانی خوب براشون پیدا کنه . از اونجایی که سفر ما به محرم و اینها میخوره و کنسرتها تعطیل میشه ، این بنده خدا به سرعت دست به کار شد و بلیط کنسرت همایون شجریان رو برای دوم آبان واسمون خرید . نگران بودم که نکنه حالا بلیط جا به جا شده ، کنسرت ما هم پریده . اگه همون نوزدهم راه میفتادیم دو روز وقت داشتیم از تلو تلو خوردن در بیاییم ، حالا اینطوری شده که ما جمعه صبح زود میرسیم و کنسرت جمعه عصره ! یعنی بعد سی و اندی ساعت سفر ، نفس داریم بریم کنسرت ؟ بعداً واستون مینویسم که بالاخره رفتیم یا نه .

         یه خبر هم از ویندزور بنویسم : یادمه  ماه آوریل پارسال براتون نوشتم که پلیس یک ماشین رو توقیف کرده و یک ساک پر از اسلحه از راننده کشف کرده . راننده ادعا کرده بود که پلیس براش پاپوش دوخته که ادعاش به جایی نرسید و محکوم شد و بار اول و آخرش هم نبود . به گفتۀ پلیس این مرد عضو باندهای خلافکار هندی هستش و بارها با همین دلائل یعنی حمل و اختفای اسلحه و .... دستگیر شده .

      حالا همون آقای راننده دو شب پیش یک ماجرای تیر اندازی داشته اینطوری که تا نیمه شب با خواهرش و چند تا فامیل مهمونی داشتن. بعد از نیمه شب یکی از بستگان با وحشت خبر میده که خونه توسط آدمهای مسلح نقابدار محاصره شده . تا اینها به خودشون بجنبن یکی دیگه از مهمانها به چنگ این نقابدارها میفته که اسلحه روی سرش میذارن و دائم داد میزدن پولها کجاست ؟ این آقا برای نجات جان اون فامیل دو تا چاقوی آشپزخونه میگیره دستش و میخواسته بره بیرون که تا در رو باز میکنه همزمان با تلاشش برای خروج و تلاش خواهرش برای جلوگیری ، اون مهاجمین هم شروع به تیر اندازی میکنن و بینوا خواهرش تیر میخوره . بعد چند ثانیه هم مهاجمین همگی با دو تا وانت فرار میکنن . حالا خواهرش در بیمارستان بستریه و پلیس به دنبال مهاجمین میگرده . من نمیدونم این بشر چکاره است ، به هر حال  امیدوارم صدمه ای که به خواهرش خورده باعث بشه به خودش بیاد و از کارهای مجرمانه کنار بکشه . 

این خبر پارسال که نوشته بودم و خبر جدید ویندزور استار :

http://raahedovom.blogfa.com/post/303

http://blogs.windsorstar.com/news/tecumseh-shooting-sends-woman-to-hospital

خوش باشین .