ویکتوریا رفته
سلام . اومدم فقط بگم این طفلکی که گم شده بود ، بدنش رو توی رودخونه پیدا کردن . پریشب پیدا شده که پلیس مشخصاتش رو اعلام نکرد تا تحقیقاتشون کامل بشه . همون شبانه فرستادنش پزشک قانونی لندن و امروز اعلام کردن که هیچ اثری از درگیری یا .... دیده نشده و پلیس عقیده داره که خودکشی کرده. دلم خیلی خیلی سوخت .
البته شایعه شده بود که از خونه قهر کرده و رفته بیرون ولی انقدر حرفهای مختلف زیاد بوده و هی تکذیب میشده که آدم نمیدونست کدومش رو باور کنه ولی انگار این یکی راست بوده . دلم برای خانواده اش میسوزه که از یه طرف دل خودشون ترکیده و از طرف دیگه از حالا تا آخر عمر میخوان از جانب اطرافیان سرزنش بشن که چرا کار به اینجا رسیده .
داشتم با کسی صحبت میکردم و به این نتیجه رسیدیم که شاید هم خودکشی نبوده ، شاید مثلاً پاش پیچ خورده و افتاده توی آب ، وگرنه چه نیازی که از خونه بره بیرون اونم با دوچرخه اش! ولی واقعیت اینه که دیگه هیچ کدوم این حرفها مهم نیست . مهم اینه که این بچه رفته و دیگه برنمیگرده و چه فرقی میکنه چطوری رفته .
ولی کاش اینطوری نبود ، کاش بچه هامون رو قوی بار بیاریم ، کاش انقدر قدرتمند باشن که زود نشکنن . اگه این پست من به انگلیسی بود هرگز این جمله ها رو نمینوشتم . وقتی کسی چنین داغی به دل داره بی انصافی و شکنجه است و نباید سرزنشش کرد . من خانواده اش رو سرزنش نمیکنم ولی این برای من مادر درس عبرت میشه که بچه های خودم رو محکم پرورش بدم که به هر بادی نلرزن . کاش کوچکترین علائم ضعف که در فرزندشون دیده میشه بلافاصله به مشاور مراجعه کنن و راه حل بطلبن . کاش بچه ها یاد بگیرن با مشکلاتشون منطقی تر برخورد کنن . ای کاش چنین درد عظیمی برای هیچ کس پیش نیاد ولی میتونیم پیشگیری کنیم فقط کافیه مراقب هر علامت رفتاری بچه هامون باشیم .
من که چشمهام رو بازتر میکنم و ریزبین تر میشم ، نه که بال پرواز و حرکت بچه هام رو ببندم ولی تلاش میکنم با دقت بیشتری نگاهشون کنم و بیشتر بشناسمشون . دعا کنیم خدا این بلا رو سر هیچکس نیاره الهی .