چهار چرخه
سلام . به نظر من هر چیزی که راه بره و قام قام کنه و بوق بزنه ماشینه . چرا این آقایون خودشونو واسه اسم ماشین هلاک میکنن ؟ ولی از شوخی گذشته خدا پدر و مادر مخترع چرخ رو بیامرزه . میدونستین توی تاریخ تمدن دنیا یکی از مهمترین اختراعات بشری همین چرخ ناقابل بوده . نمی دونم قبل از اختراع چرخ ملت چه خاکی به سرشون میکردن . ویل دورانت میگه اگه چرخ نبود هیچی نبود .
از همین اول بگم که اطلاعات من در باره ماشینها به اندازه مورچه است . ولی چون وبلاگم در باره ویندزوره و اینجا هم اسمش به کرایسلر و فورد و .... دررفته ، اینه که یه جورایی روی پیشونی ام نوشته که مجبورم همین مورچه رو بیارم روی کاغذ راه بره . از قبل گفته باشم بعدا نیایید بگید فورد هفت تا چرخ داره تو گفتی پنج تا !!!
روزهای اولی که اومدیم اینجا انقدر سرمون به کارهای اساسی پایه ریزی زندگی گرم بود که تا چند روزی متوجه نشدیم که از هر چهار تا ماشین توی این شهر شونزده تاش !!!! کرایسلره . بعد چند روزی جناب شوهر گفت : نگاه کن ببین چقدر کرایسلر میبینی ؟ گفتم شوخی ات گرفته ؟ حالا این که وگفتی چه شکلی بید ؟ ولی دیدم راست میگه . بعد فهمیدیم که بابا ما روی معدن کرایسلر ایستادیم .
این کارخونه سال ۱۹۲۵ توی دیترویت تاسیس شد و به زودی شعبه بزرگی برای مونتاژ قطعات در ویندزور به راه افتاد که در حال حاضر ۱۰۰۰۰ کارگر ویندزوری داره ( غیر دیترویتی هاش ) .
شرکت کرایسلر تا سال ۲۰۰۸ هشتمین شرکت تولید کننده خودرو در کل جهان بود ولی در سال ۲۰۰۹ به دلیل بحران جهانی اقتصادی که در صنایع کانادایی هم رد پای خودش رو نشون داد ، این شرکت به ورشکستگی رسید . این کارخانه از سال قبل با متوقف کردن خط تولید مینی ون ، تلاش کرد که در شرایط بحرانی اقتصادی جهان ، سرش رو بالای آب نگهداره . با بالا رفتن دلار کانادا امیدهایی برای تولید دوباره این خودرو وجود داره .
در حال حاضر ، کرایسلر ، داج و جیپ ( که تولید خودش هستن ) تحت مالکیت فیات و اتحادیه کارگران آمریکای شمالی یعنی UAW و دولت کانادا قرار دارن .
تلاطم اقتصادی دنیا دامن خیلی از کشورها و صنایع و تولیدات اونها رو گرفت که هرکدام راه حلهایی برای حل اون به کار گرفتن ولی خیلی ها مثل کارخانه فورد با کاهش فروش مواجه شدن .
این کارخانه سال پیش با و جود ارائه پکیج تشویقی شامل ۱۰۰۰ لیتر بنزین و دوره تعمیر مجانی و طولانی و .... باز هم کاهش ده درصدی فروش داشت .
گفتم که چند ماه پیش که ما وارد این شهر شدیم از هر چهار ماشین ، هشت تا !!!!! یا کرایسلر بودن و یا فورد و یا داج . بعد متوجه شدیم که دلیلش آوانس چند هزار دلاری قیمته . یعنی اتومبیل مثلا سی هزار دلاری کرایسلر ( از اول گفتم که انتظار مدل از من نداشته باشین ) به قیمت ۲۱ هزار دلار ارائه میشد .
خوب اطلاعاتم ته کشید . چند تا عکس ماشینهای قدیمی مربوط به نمایشگاه سالانه ی اینجا رو پیدا کردم که خوشم اومد . گفتم با شماها شریک بشم .
کارخونه فورد سالها پیش برای کارگرها و کارمندهاش درست کنار کارخونه یه شهرک مسکونی ساخت که بخشی از منطقه " تکامسی " رو گرفته . خونه های کوجک و نقلی شخصی و اجاره ای داره . به " فورد سیتی " هم معروفه . هر بار از کنارش رد میشم یاد خوشه های خشم و جان فورد میافتم .
فقط فکر کنین اگه چرخ اختراع نشده بود چی میشد ؟
بهتون گفته بودم که اسباب کشی کردیم ؟ نه ، نگفتم . ما حدود ده روزی هست که به خونه جدید اومدیم . خونه قبلی بزرگتر بود ولی خیلی از امکانات شهری دور بودیم . خیال کنین رفتیم توی یه شهرک خیلی شیک ولی دور از شهر . من هم که اینجا ماشین ندارم و خونه نشین شدم . خرید و .... شده بود هفته ای یک بار . دخترم هم برای کلاسهاش مجبور بود دو تا اتوبوس عوض کنه و دو ساعت زودتر از خونه در بیاد که به موقع به کلاس برسه . اینه که تصمیم گرفتیم عطای این خونه خوشگل رو به لقاش ببخشیم و بریم مرکز شهر . اسباب کشی مون هم یه فیلم سینمایی پر ماجرا بود که اگه حوصله کنم یه روز براتون مینویسم و نکات به درد بخورش رو بهتون اطلاع میدم . همینقدر بدونین که حالا مثل تهران وقتی از خونه در میام به سلامتی روح خواجه حافظ شیرازی با پنج دقیقه پیاده روی به خیابون اصلی میرسم و از شیر مرغ تا جون آدمیزاد دم دستمه . باورت میشه ننه ؟ حسرت به دل مونده بودم که اگر هوس آش کردم همون لحظه زنبیل دستم بگیرم و برم سبزی بخرم و آش رشته درست کنم . به این میگن زندگی