بدون معلمم هرگز
سلام . قبل از هر چیز بگم اون پدر بی نوا که در پست قبلی نوشتم از ICU به CCU منتقل شد ولی نفهمیدم هنوز در کماست یا بیچاره به هوش آمده . شکر خدا به هر حال وضعیت جسمی اش از بحرانی به جدی تبدیل شده .
خوب حالا حرفهای خودم ، فکر میکنین یک معلم چقدر برای شاگردانش عزیز باشه ؟ یادمه دبیرستان که بودم دبیری داشتیم به اسم آقای صاحب سرا که زحمت فیزیک ما رو میکشید . روزهای اول به نظرم کارهاش زیادی خودکشی بود . مثلاً یک جعبه بزرگ گچ پاستل اصل داشت که خدایا چه رنگهایی داشتن !! بعضی از رنگها انقدر تند و زیبا بودن که وقتی باهاشون روی تخته سیاه کار میکرد درست عین بالهای یه پروانه استوایی میشدن . گاهی مجبور میشدیم ازش بخواهیم که با رنگ ساده تری کار کنه چون مثلاً شدت رنگ آبی یا صورتی گچ ، چشم رو میزد . فکر کنین تمام خطوط یک تصویر با رنگهای مختلف تند نقاشی بشن تازه اونم در هندسی ترین خطوط ! انگار تصویر رو از وسط یک کتاب فیزیک رویایی درآوردی و چسبوندی وسط تخته !
ولی نتیجه ی این خودکشی این شد که من تا آخر عمر تصویر طراحیهای هنرمندانه ی این شخص رو در خیالم دارم و توضیحات و مفاهیم و فرمولهاش ملکه ی ذهنم شده به طوری که ترم قبل که دخترم مکانیک حرکت رو میخوند بعد سی و سه سال به راحتی همراهش مسائل رو حل میکردم و راهنماییش میکردم . عاشق بخش حرکات پرتابی در مکانیک و فیزیک نور بودم که دیگه طراحیها خدائی میشدن .
اعتراف میکنم که استعدادی در زیست شناسی و شیمی نداشتم . هنوزم اگه ازم بپرسی قلبت کجاست ممکنه بگم کف پام ! بنده خدا معلم زیست شناسی که اسمش هم یادم نیست . اصلاْ یادم نیست خانم بود یا آقا ! دروس سختی بودن بابا . دیجیتالم کجا بود ؟
از کلاس اول دبیرستان آقای صاحب سرا دبیر ما بود تا چهارم . با اینکه من با انتخاب رشته ریاضی دبیرستانم رو تغییر دادم ولی از شانس خوب من این معلم نازنین در دبیرستان دوم هم درس میداد .
اولین روزی که باهاش آشنا شدیم ازمون خواست که حتماً دو تا دفتر صد برگ دو لوکس نوری اعلاء! داشته باشیم . یعنی گرونترین دفتر اون زمان . همه تعجب کردیم و در فکرمون به لوس بازی متهمش کردیم ولی کی جرئت داشت به زبون بیاره ؟
ولی به تدریج وقتی با روش درس دادنش آشنا شدیم و وقتی در واقع به حضور قوی و عزیزش در کلاس عادت کردیم تازه متوجه شدیم که تمام دانسته های فیزیک و مکانیک ما به وجودش بستگی داره . سخت گیر بود ، خیلی سخت گیر !! خودش میگفت کسی که از من پونزده بگیره حتماً از دیگران بیست میگیره و راست میگفت . اگر آموزه های اون هنوز بعد سی و اندی سال در ذهن من باقیه ، نشانه ای از توانایی بی همتاش در درس دادنه . نمیدونم هنوز داره تدریس میکنه یانه ، امیدوارم هر جا هست سلامت باشه و توانا که بچه های این مرز و بوم به کسانی مثل اون محتاجن .
چرا این خاطره یادم اومد ؟ یه خبری در روزنامه ها چاپ شده بود که منو یاد آقای صاحب سرا انداخت .
بچه های دبیرستان مسی در اقدامی خارق العاده به خاطر دبیر ریاضی شون Bruce White که ممنوع الکار شده پلاکارد به دست گرفتن و شعار دادن !
این آقای دبیر که در نوع خودش " صاحب سرا " یی بوده گویا برای حل تمرین در کلاس فوق برنامه به شاگردی فشار بیش از حدی میاره و به صورت کلامی هم بهش " اعتراض " میکنه . من نمیدونم این اعتراض کلامی چطوری بوده و چه شدتی داشته که پدر شاگرد از این آقا شکایت و ایشون رو تهدید به به گرفتن جریمه میکنه .
هیئت مدیره مدرسه که ماجرا رو بررسی میکنه به آقای دبیر میگه که بیا کلاسهای کلوب ریاضی رو حذف کن و کلاس فوق العاده رو هم داوطلبی میکنیم چون کسانی در اطراف مدرسه نامه سرگشاده ای در مذمت آقای دبیر پخش کرده بودن و مدرسه از این نظر نگران بود که کار داره بالا میگیره .
آقای وایت با این وضعیت موافقت نمیکنه و مدرسه مجبور میشه تدریس رو برای ایشون ممنوع کنه . اما ماجرا اینجا تمام نمیشه و ۲۵۰ نفر از شاگردان این آقا در روز پنج شنبه گذشته با پلاکارد و تابلو میرن سالن Caboto Club تا در اقدامی جمعی تقاضای بازگشت دبیرشون به سر کلاس رو مطرح کنن .
اینکه زور بچه ها میچربه یا اون پدر شاکی و خلاصه کار به کجا میرسه بعداً معلوم میشه . ولی چیز جالبی که توی عکس مشخصه اینه که ظاهراً تمام بچه های معترض و علاقه مند به شدت و سخت گیری در ریاضی چشم بادومی هستن !! نوستراداموس گفته بود که این چشم بادومیها آخرش دنیا رو میگیرن ها . درست میگفته انگار
شاگردان این آقا در مصاحبه با خبرنگاران گفتن که بدون وجود این آقا دیگه سر کلاس حاضر نمیشن و هیچ معلم دیگری رو هم قبول ندارن . خوش به حال جناب آقای وایت . عاقبت به خیر شد والله .
آقای وایت خودش از این حمایت شوکه است ولی عقیده داره که نباید پای بچه ها به این مسائل کشیده میشد . ضمناْ جالبه بدونین که این آقا در سال ۲۰۰۵ دکترای افتخاری حقوق از دانشگاه ویندزور و جایزه برترین روش تدریس رو از خود نخست وزیر دریافت کرده .
منبع عکس و خبر
http://professionallyspeaking.oct.ca/june_2006/exemplary.asp