سلام . این خبرها رو بخونین تا بگم:

http://blogs.windsorstar.com/2012/05/01/police-investigating-potential-bomb-threat-on-hall-avenue/

http://live.cbc.ca/Event/CBC_Windsor

http://www.am800cklw.com/headlines.php

     امروز که دخترم داشت از مدرسه میومد خونه متوجه شد که خیابون هال و تمام تقاطع هاش در محدوده ی وسیعی توسط پلیس بسته شده و مامور پلیس ازش خواست که به جای راه همیشگی از مسیر دیگری به سمت خونه بیاد و در جواب سوال دخترم سکوت کرد و گفت نگران نباش ، چیزی نیست  . نفهمید ماجرا چیه ولی میدید که مردمی حتی با پای برهنه و جوراب دارن میدون و از خیابون خارج میشن  !! تا چند خیابون بعد از هال هم هنوز مسیر بسته بود و  بالاخره از پرنت به سمت خونه برگشت .

Police investigate bomb threat on Hall Avenue

منبع عکس : لینک بالا

   الآن توی اخبار ویندزور شنیدم که ساکن پلاک ۱۵۰۰ خیابون هال به ۹۱۱ زنگ زده و گفته توی خونه ام یه بمب کار گذاشته شده که نمیدونم واقعیه یا نه  !! چندین گروه از نیروهای پلیس و آتش نشانی و اورژانس به سرعت به خیابون هال اعزام شدن و تمام ورودی ها به منطقه رو بستن و به تمام ساکنین اطراف خبر دادن که به سرعت محل رو ترک کنن . تمام عابرین پیاده مثل دختر من و همکلاسیهاش و ماشینهای عبوری رو به مسیرهای دیگه هدایت کردن . سه تا مدرسه ی منطقه رو دیرتر تعطیل کردن که بچه ها توی خیابونها پخش نشن و  خلاصه تا ساعت هفت و خرده ای داشتن موضوع رو بررسی میکردن  . یعنی چهار ساعت تمام تحقیق کردن و همه چیزو چک کردن  و به این نتیجه رسیدن که خطری در کار نیست . البته اخبار خیلی خلاصه و ساده است و اگه فردا احتمالاْ اخبار کامل تر به دستم بیاد براتون میذارم .

     ولی اگه ایران بود چی ؟ نمیگم که پلیس ۱۱۰ میتونه انقدر دقیق و توانا عمل کنه یا نه و نمیگم که مردم همکاری میکنن یا نه و خیلی نمیگم های دیگه ..... فقط میخوام یه چیزی بگم . توی تهران طفلکی ما که  جمعیت زیاده و ترافیک بالاست ، آیا پلیس میتونه انقدر سریع و گسترده عمل کنه و آیا این جمعیت با تراکم سی برابر ویندزور رو میتونه از منطقه خارج کنه و آیا اصولاْ انقدر نیروی پلیس بیکار توی تهران پیدا میشه ؟

Windsor police cruisers block the 1500 block of Hall Avenue as officers investigate a bomb threat on May 1, 2012. (Dan Janisse / The Windsor Star)

منبع عکس : لینک بالا

    اینجا با تراکم جمعیت پایین و خیابانهای بسیار خلوت ، مدیریت بحران خیلی کار ساده ایه . سر تا سر خیابون هال به زحمت اگه چهل تا پلاک تک واحدی باشن و هر خونه باز هم به زور اگه چهار  نفر ساکن داشته باشه . مسیرها هم که کاملاْ خلوت و بی ترافیکه در هر ساعت از روز . تازه رسم و قانون هم هست که به محض اینکه آمبولانس یا آتش نشانی یا هر خودرویی که به صورت اورژانسی و در حال آژیر کشیدن داره رد میشه  رو توی خیابون میبینن بلافاصله میرن کنار خیابون و می ایستن . یعنی من بارها دیدم که ماشینها چنان ناگهانی میپیچن و از سر راه خودروی آژیر کش کنار میرن که بعضاْ ماشین کج میمونه و چرخ سمت کمک  داخل چمن و پیاده رو قرار میگیره ولی مهم نیست و میمونن تا خودروی اورژانسی از هر نوعی که باشه عبور کنه و بعد راه میفتن . یعنی همه همکاری میکنن و خیابونهای خلوت هم که نور علی نور . 

     تهران طفلکی چنان لبریز از جمعیت ، گرفتار ترافیک  و بدبخت جرم و  جنایته که اگه چنین مسائلی پیش بیاد هیچ امیدی به اقدام سریع و همه جانبه و مفید پلیس نیست . هر چقدر هم دو تا نصفی نیروی آزاد داخل قرارگاهها جون بکنن و تلاش کنن باز هم نمیتونن قضیه رو جمع کنن . ای بینوا ملت .

منبع عکس : شهرنوشت ، ۲۷ شهریور ۱۳۹۰

     گاهی فکر میکنم وضعیت ایران و به خصوص تهران ، درست مثل پدریه که  ده تا بچه داره و مجبوره همه رو توی خونه یک اتاقه اش جا بده و از جیبش برای دوازده نفر هزینه کنه . به جای پدری که یه بچه داره توی همون خونه یک اتاقه با همون وزن جیب . چی میشد اگه اینطوری بود اوضاع ؟ بگذریم از باقی دردها که مثنوی هفتاد من میطلبه و من و ما از بیانشون عاجزیم . مثل ماجرای راننده بینوای آمبولانس که دو سه سال پیش توی ترافیک سنگین اتوبان چمران از یه راننده وحشی و بی فکر به شدت کتک خورد که چرا راه آقا رو باز نکرده که ایشون رد بشن . انگار آقا کارشون اورژانسی تر از اون راننده بود . تازه یارو از شوکر برقی هم استفاده کرده بود .

http://www.magiran.com/npview.asp?ID=1860620

 بعضی وقتها دلم میگیره و دوست ندارم واسه خداحافظی صورتک بذارم . ببخشین .